تک آهنگ کارتاژ از امیر رقاب در سی ام تیرماه ۱۳۹۷ منتشر شد. sdm آهنگساز و lunatic طراح جلد این اثر بوده است.
- برای نوشتن دیدگاه یا تفسیر خود در مورد هر بخش روی آیکون رو به روی آن بخش کلیک کنید.
متن آهنگ کارتاژ از امیر رقاب
همه دارن بیدار میشن و تو تازه خوابیدی، سپیده دم آغاز صبح بدتر از تاریکی
کل دنیا منتظر حمله به یه کشور، همه چشمام منتظر رای هاییتی
شهر ها پره حیوونه جنگلا پره آدم، هرکی فکر خودشه من فکر خونوادم
چهره ی خدا رو یادمه وقتی نگام میکرد، بم میگفت چه آشنایی توی یادم
همه ی آدما دل و دادن به مغز و جنگ مغز و دل، عطاری تو ترامادول و ترامادول تو عطاری
بحث درک منطق و الطیر، ادب و دادن و تنارو باد کردن برد بنا رو آب
میگذره باور اکثر مردم بنابر غریزه و تراوشات، گردنا رو به آفتابه آفتابه تو گردن
زمین میبلعه آدما رو توی معدن، قصه ی عجایب دنیاس که پر دردن
خیلیاشو گفتیم بقیه اش و میگیم بعدا، غرقن آدما توی افیون مواد خام نفت دون
سینه های خشک و سینه های لرزون، کمبود ویتامین سی تا کچل کلسیوم
حرفای دولتی هذیون، سم و شراب و عذاب و حلال و حرام و امام و عمام و انگور
یه عمره شیخ شهر ما ها مست بود، زلزله اومد و زمین مناره رو لرزوند
چون گناه مقلد و مینویسن به پای مقتدا تو خاورمیانه
هرلحظه کشته میشن فرصتا وام ها مال مردم و بانک ها مال دولت ها
مثل موز تو آبگوشت تلفیق مدرن و سنت ها، با غم توو صحبت ها با ارزش لومپن ها با ارتش شومن ها
با فندک اتمی دنبال برابری با کشور برتر دنیاست بهتر بری باطل کنی مغزتو برگردی یا باز کنی در و برا بمب ها هه الاغ
عینک دودی میزنه خورشید از آزار های آفتاب، جدی الهی یا کمدی انسانی سالادهای بالزاک
کی میتونست ببره سلاح های جامونده توو تن توو بازارهای کارتاژ
مثل سکسکه توی سکسکه آزارت میده آرواره میره توو شُش شِش برعکس توو شوش کوش گوش
دوش دیدم تن هوش نه پوچ بود من بعد مرگمو یادمه قبل زندگیمو حتی حتی
هارمونی غوکا توی ابوعطا، منمو دلی که دادم به باد، کدوم زمینِ که بعد از این آدم بخواد
میگیره جلومو میگه نامت چه باد، میگم نامم رقاب
من متاسفانه هستم یه آدم نژاد، از اهریمن فاصله بگیر
هدیه بده لباس زیر ِ مدونا رو به چرچیل سیبیل نیچه رو به هیتلر،
سیبیل هیتلرو به جرجیس، به راهبه ال اس دی
اینجوری شاید متوازن بشه کل انرژی، مثل نگاه عمیق سه به شیش
هی دورتر میشیم و میخوایم برسیم انگاری فقط میدوئیم روی تردمیل، آب و خاک و بچه
رشد شاخه باروری قطره جنگ و ازدواج و روح و مرغ وتخم و پنبه
مولکول و شلیل و هسته، راست و ماست و پوست و ختنه
دین و جرم و شغل و برده مغز و حس و توت و پرده
فهم و دمپایی و تجاوز و سلول و عروسی و شعر و صبر و لخته
عشق ،هستی،امید ، رنج و فریب ، ایمان و تفکر ، چطور نکنم من شک بهت؟
دیدگاهی بنویسید
برای مشاهده دیدگاه های کاربران یا نوشتن دیدگاه کُلی راجع به این نوشته روی آیکون رو به رو کلیک کنید.