مجموعه خشک از کجراه با تهیه کنندگی ولگرد، DJ RF XZ و پارسی در تاریخ بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۶ از Master Musics منتشر شده است. این مجموعه حتی توسط بهرام نورائی نیز به طور مستقیم حمایت شده است.
برای دریافت جداگانه آهنگ ها روی نام آهنگ مورد نظر کلیک کنید.
متن و تفسیر
برای دیدن متن یا تفسیر روی نام آهنگ مورد نظر کلیک کنید.
برای نوشتن دیدگاه یا تفسیر خود در مورد هر بخش روی آیکون رو به روی آن بخش کلیک کنید.
خونه
پنجره ام یه چشم انداز به سوی جهنم، سوت و کور و دراندشت
روزای کوتاهو دوباره از اول اول، لعنت به هر چی رفتن، که رفتن
این منم، که فقط موندم و هستم، آره زمستون و سرد، یه ایوون و برف
تو حیاطم، یه تک درخت خم، چشام دوخته به مردنشن، اونم به مردن من
گرد و خاک تنهایی پاشده رو طاقچه هام، میگذره آخرشم چند خط میشم تو خاطرات، که میشه بهونه واسه تداعی توی نگات
من یه خونه ام که خیلی وقته دراش بسته شدن، بی نور و چراغم، منو دریاب، مثل یه دریام که تنهاست، چشام به راهن
شاید این تقلاها بی فایده است، تو فقط خودت رو دیدی و منم بی آینه ام
با این اوصاف بازم نمیشه دل بکنم، با خودم میگم شاید یه درصد صدام رو بشنون
ترک های دیوارام بیشتر میشن، دارن پیغام از فروریختن میدن
ولی من براشون هیچ جوابی ندارم، جز یه زمزمه که تکراری نمیشه برام، نه!
من یه خونه ام که خیلی وقته دراش بسته شدن، بی نور و چراغم، منو دریاب، مثل یه دریام که تنهاست، چشام به راهن
من شدم سنگین تر، پایه هام ضعیفن، آخرشم میدونم چی میشه دقیقاً
اما دیگه همسایه ای به اسم ترس نیست، لرزش نکن منو تهدید
منو سرشار از طاقتم کن، یا این که بشکن و راحتم کن
ولی بدون من از بین نمیرم هیچ وقت، چون از جنس خاکم
به خودت بیا
فرقی نداره حرفمون چیه، میبینن نقطۀ ضعفمون چیه
بعد به سمتش نشونه میگیرن، خودمونم نمیدونیم دردمون چیه
از بیخه مشکل، پیچیده است این میوه رشدش
قفل کردن و قورت دادن کلید همه رو، جو مثل سگ شده، داره میگیره همه رو
اینا که فرستادن جلو همه بدلن، اصلیا عقبن، دغلن و بلدن
اونا که تو هچلن، مردمن علناً، همیشه معطلن، مشغول سرکن
نمیفهمن یا نمیخوان بدونن، تو این جهنم دره نمیخوان بمونن
معلوم نیست اصلاً کی به کیه، همه چی داره رنگ میبازه، تیره میشه
نمیتونم باشم بی اعتنا، حالم با وضعیت نیستش بی ارتباط
به هر چی باورم دادن شدم بی اعتقاد، راهی رو که پیش گرفتم بی انتهاست
دنباله شو نگیر، به خودت بیا، تو نباید مثل همه مبتلا بشی
چشمات رو باز کن تو باید ببینی، نباید به سادگی تو خفا بری
تو این آتیش و گرمی، بعید میدونم بارون شدنو، اما چشام رو به آسمونه، با امید حس میکنم آروم شدنو
نمیخوایم
روزمون رفته و شب اومده، پدرمون در اومده، تا قبلی یادمون بره مشکل بعد اومدش
فکر کنم دیگه فصلمون سر اومده، هی گفتن نجات دهنده از در اومدش
مشتی چقدر منتظر موندیم نیومدش، الانم خسته ایم، نمیدونیم میگذره پشت درا بسته چی
ما چیزی حالیمون نیست از انرژی هسته ای
ما گفتیم حقوق میخوایم، نگفتیم دروغ میخوایم، نگفتیم دکون میخوایم که واکردی
دیدی چیکار کردی؟ نه تو ندیدی و فقط تو جیبت جا کردی، فقط تو حرف همه چیو رو به راه کردی
زورمون کم بود، فقط نگات کردیم، خدا رو صدا کردیم
اما هیچی تکون نمیخوره، ما جوونیم ولی بهمون نمیخوره
میبینی چه فازش ت.خمیه این آهنگ؟ به خاطر اینه که عقده ها ولمون نمیکنه
بگو کجا باید جمع کنیم بریم، وقتی دنیامون فرقی با زندون نمیکنه؟
رفیقم رو نگیر زیر چک و لگدات، اون انگیزه ای نداره اگه تو جیبشه مواد
تو بدبختی رو توی صداش نشنیدی، تو نگاش ندیدی
رفیق، اینه دیگه نیست چیزا عجیبی، این مسائل خیلی وقته شده اینجا طبیعی
شده زیاد مریضی، منتظریم تا بیاد طبیبی، ما مردم اینجا تو نقش خیار، هویجیم
تا ابدم بشینیم هیشکی نمیاد، نه امریکا نه اروپا
عمو خوب مارو هیشکی نمیخواد، ما فقط خودمونیم، خودمون میمونیم
ما حقمونو خواستیم، خودتم میدونی، ما میخوایم جلو بریم عقب نمیایم
ما جنگ نمیخوایم، خشم و غضب نمیخوایم، ما ترس نمیخوایم، وحشت نمیخوایم، ما درد نمیخوایم، ما رنج نمیخوایم
دل سنگ نمیخوایم، نه، درخت بی برگ نمیخوایم، انقده نکش، ما تیمور لنگ نمیخوایم
کاوش
بخت و اقبال بهم میزنه تازیانه، دلیل ترکم میشه که برم عاصیانه
رد خط ممنوعه پاره ی آیین نامه، یه جای خاص که به دور از عادیانه
واردش میشم، به شکلی ناشیانه، نومید نیستم، خدا یعنی یه کوه حامیانه
نمیخوام ذهنم رو خلاصه کنم تو چاردیواره، میخوام لبریز تجربه شم تو عمر باقی مانده
زندگی نامه ام هنوز کلی جای خالی داره، اینم میدونم که روزگار با من بازی داره
شاید تخیلاتم همشون واقعی باشه، برعکس شاید این زندگی همش خواب خیاله
باید شناور بشم تو عمق معنویت، غافل بشم از هر چیز مادیانه
طناب محدودیت حیات از تنم آویزانه، چشمه ی روشنایی تابشش نامیزانه
پس مشروطم شیش دونگ حواسم باشه، چشم اگه زیاد ببینه ممکنه نابینا شه
رسیدنی که در مقابل راه زیاده، با بینشه که میشه کرد اون رو پدیدارش
نمیخوام باشم من همراه با جریان، کار من شده کلنجار با هنجار، درد شده تلنبار لا حرفام، من امروزم رو میخوام، نه دیروز، نه فردا
بهشون نگاه میکنم، من رو صدا میکنن، میگن بیا بیا، زود باش بیا اینجا
اون قدر دویدم که زدم نفس نفس، اون جا بود که دوزاریم افتاد، اینا وسوسه است
تند نمیرم، یواش یواش، قدم قدم، گریز برام نشدن تو این قفس تلف
خیالی نیست تا الان چقدر غلط رفتم، ولی دیگه باید از این جا به بعد نرم
میگن جاه طلبم و نمیبخشنم، اما راه دوریه بین من و با اولم
من بهت جستنو نشون میدم، با لرزش مداد زیربناتو تکون میدم
و تو ناخواسته به کلمه آغشته میشی، ولی بازم واسه اعتراف حاضر نمیشی
تو داری غرق میشی نگیر فاز ناجیانه، دل سفتت با خودخواهی و دروغ آلیاژه
من اومدم که باهات مقابله کنم، از همون موقع که رپ شد برام مثل آشیانه
نمیخوام باشم من همراه با جریان، کار من شده کلنجار با هنجار، درد شده تلنبار لا حرفام، من امروزم رو میخوام، نه دیروز، نه فردا
دیدگاهی بنویسید
برای مشاهده دیدگاه های کاربران یا نوشتن دیدگاه کُلی راجع به این نوشته روی آیکون رو به رو کلیک کنید.